پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

اراجیف

خیلیا میگن ما آدمای شادی هستیم خب خوش به حالتون امیدوارم اینقدر شاد باشید که هیچوقت طعم دیگه ایی رو نچشید.

اما حرف من روی اونا نیست. روی ادمای تنهاست. ببینید شما با دوستان میرید بیرون میخندین. حرف میزنید. کارایی میکنید که باعث ارامش میشه. باهم میگردین و خلاصه هزار جور کار دیگه. میایید خونه و توی خونواده و محیط گرم هستین و اونجا هم میگید میخندین شادی میکنید. ولی وقتی تنها میشید میبینید که یه چیزی کمه. یه چیزی نیست. یه چیزی سرجاش نیست. اون ته دلتون یه جای خالی مونده. حس میکنید باید یکی باشه. یه جا باشه. توی تنهایی تو شلوغی دلتون اون یه نفر رو میخواد. حالا هرکی میتونه باشه. کسی که حس مالکیت دارید. کسی که حس مالکیت داره بهتون. اون موقع هستش که میبینید. با اینکه همه هستن چه دوستان و چه خونواده ولی انگار نیستن. انگار غمی تو وجودتونه. نمیخوام بگم کسی بوده و الان رفته نه. میخوام بگم کسی باید باشه. گاهی نیاز دارید حرف بزنید. چیزایی بگید که بقیه ندونن. بعضی وقتا ناراحتین. بعضی وقتا خوشحال. درد و دل کنید. بهتون امید بده. چیز خوشحال کننده رو اول به اون بگید ولی وقتی نیست. تو خودتون میریزید. نمیدونین چیکار کنید. افسرده میشید. کسی رو مثال نمیزنم خودم رو مثال میزنم. بارها شده که تلاش کنم و اون یه نفر رو داشته باشم. (بازم میگم کس خاصی مد نظرم نیست. کلی میگم) اما خب نشده. نمیدونم چرا، شاید بلد نبودم، شاید وقتشو نداشتم، شاید عرضه نداشتم، شاید اعتماد به نفس نداشتم، شایدم هر چیز دیگه. شایدم توقعات بالاست چه از جانب خودم چه از جانب طرف مقابل....

کلام اخر:

امیدوارم که هیچوقت چنین حسی نداشته باشید....

...............................

پ.ن: ممنونم از تمام دوستان که دعا کردن پدر حالش خوبه خدا رو شکر.

نظرات 5 + ارسال نظر
پرتقال گندیده سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 18:05

مگه قرار نبود بین خودمون باشه؟ خیلی دهن لقی بای

ای وای قهر نکن بالاخره باید اعلام میکردیم تا کی مخفیانه
اخه طرفدارامون زیاد بود ولی متاسفانه یه بدی داره اونم اینکه الان آمار کشته مرده ها زیاد میشه

یکی زیر اسمان شهر سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 02:32 http://mylifetimenotes.blogsky.com

گشتم نبود نگرد نیست

اوهوم

پرتقال گندیده یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 17:21

الکی میگه. منو مدنظر داره روی صبتش با منه

اره دقیقا منظورم با خودت بود از کجا فهمیدی خودمو لو دادم

مونا یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 16:18

سلام متنت خیلی قشنگ بود واقعا بعضی موقعا دورت شلوغه اما تنها تنهایی.امیدوارم زوتر شخص مورد نظرت پیدا بشه بتونی راحت کنارش بشینی و هزار حرف نگفتت رو بهش بزنی و هیچوقت احساس تنهایی نکنی.
ولی بعضی ادما هستن با اینکه دورشون شلوغه و در اصل تنها هستن تو دلشون و قلبشون و فکرشون کسی هس که بدون هیچ دغدغه ایی میشینن و هزار بار باهاشون حرفای نگفته رو میزنن و هیچوقت هم احساس تنهایی نمیکنن.با اینکه خودم یکی از همین آدمام

اره میدونم بعضی وقتا ادم تو ذهنشون یکی رو بت میکنن و میپرستن اما بازم جاش خالیه همونی که تو ذهنت دوسش داری زندگی میکنی حرفاشو میزنی ولی باز واقعا نیستش

بهامین یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 13:07 http://notbookman.blogsky.com

چقدر این متنو دوست داشتم.
تنهایی همینه،معنیش خلوت بودن دنیای هر روزه نیست،معنیش اینه اونی که باید باشه نیست ،هیچ وقت نبوده و اینکه کی قراره بیاد...
جز زمان ناشناخته اس...

خداراشکر حال پدرتون بهتره.

این بابت دوست داشتن متن و لطف تو
اوهوم. اما تا بخواد به سرانجام برسه فراز و فرود های زیادی هست.
مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد