پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

زندگی جریان داره

جونم براتون بگه که امروز از اول صبح به سرم زده تمام عزمم رو جزم کنم که بتونم به کاری که تعهد دادم پایبند باشم.

همه وبلاگاتون رو دیدم قلبم به درد اومد که همه هستن و من نیستم. 

بگذریم. میخواستم بگم به کسی که میخوای کمک کنی بهتره درست کمک کنی درست توضیح بدی که اشتباه برداشت نکنه. 

هزاران هزار بار گفتم ما چوب مهربونیمون رو میخوریم.


.....................

پ.ن.1: برای بابام دعا کنید.

نظرات 5 + ارسال نظر
محدثم پنج‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 16:19 http://banoo217.blogsky.com

خدا سلامتی بده به بابا
خوش برگشتین برای هزارمین بار

مرسی ممنونم
مرسی

نل چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 00:08

وااای علیرضا تویی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوبی؟؟

ببخش من اشتباه گفتم.چون واقعا به اسم نگاه نکردم به دو دلیل:

"و اینا " تیکه کلام ته جملات احسانه.
"
امیدوارم اینقدر موفق بشی که خودت بگی بسه بابا یکم هم چالش بزار تو زندگیم "

دقیقا چندین روز قبل کپ همین جمله ارو احسان خصوصی بهم گفته بود


و طبیعتا فکر کردم الان دوباره داره درباره مسئله چالش و... میگه.


خیلی خیلی جالب بودا...
نکنه تو احسانی یا احسان علیرضاس؟؟


خوبی تو؟؟
خوشی؟
کجایی پسر؟؟
بابات چی شده؟

بله خودمم
خوبم مرسی تو خوبی؟
الان دچار دوگانگی شدم که خودمم یا خودم منم
خوبم
خوشم
همین دور و بر
چیز خاصی نیست خدا رو شکر نگران نباش

بهامین سه‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 11:52

ان شالله حال پدرتون خوب باشه و سلامت باشن.

نگران شدم
چی شده؟؟

مرسی ممنونم
چیزی نیست نگران نباش

مونا سه‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 10:31

انشالله که همیشه تنشون سالم و سایشون مستدام باشه.امیدوارم زودتر روزای سختت بگذره و زود زود زندگی روی خوشش رو نشونت بده

مرسی ممنون

مرسی

jud سه‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 10:03

براشون دعا میکنم،روزای سخت هم بالاخره میگذرن...

مرسی جودی.
نمیتونم ببینمت رمز گذاشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد