پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

عشق چیه؟

سلام. قرار بود در این مورد نظراتم رو بگم که ممنون از هلیا (هم نفس) عزیز بابت گریزی بر این موضوع که منو وا داشت نظرمو بگم چون قولش رو داده بودم.

یکی از معضلاتی که ذهن منو به چالش کشیده، حرف های جوانانی هست که با دیدن یکی و دوستی، با یه نفر، به یه مدت مشخصی میگن وای من عاشق شدم ( حالا اینکه رابطه داشتن یا نداشتن چیز خوبیه یا بد در این مورد نمیخوام حرف بزنم اینجا. این قول هم میدم که نظرم رو هم بعد ها در مورد این نیز بیان کنم) ( چقدر من صاحب نظر شدم  )

ببینید دوست عزیز عشق مقدسه. شما معنای عشق رو در چی میبینی؟

عشق این نیست که بگی یا این یا هیچکس. ببین توی نگاه اول از یکی خوشت میاد. (بحث من همه دخترها و پسرها هستند پس فکر نکنید در مورد یه جنس حرف میزنم.) خب مسلمئه. باید ببینی، تا خوشت بیاد. این عشق نیست. این حس علاقه نسبت به جنس مخالفت هست که تو بهش دست پیدا میکنی و باید با مرور زمان علاقه مندی تو به عشق تبدیل بشه. این از عشق اول که اگر دوستی برقرار شد احتمال داره به عده پایینی ملحق بشن.

عده ایی هستند، با یکی دوست هستند و رابطه ایی چند ساله دارند و یا داشتند، میان و میگن وایی من عاشق این شدم. من فقط با این باید بشم. در مورد این عده نیز باید گفت شما وابسته شدی دوست عزیز و خصلت انسان ها این هست که تغییر رو به زودی قبول نمیکنن. یه جورایی به آینده نگرانن. پس نمی خوان حالشون (منظورم الانشون) رو با تغییرات خراب کنند. فکر میکنن اگر طرف مقابل در مقابلشون نباشه آسمون به زمین میاد. نه عزیزم این روابط اینقدر به زوال کشیده میشه که با تنفر و دعوای دو طرف خاتمه پیدا میکنه. بعد از دو ماه یکی میاد میگه غلط کردم. اون یکی میاد میگه خفه و کم کم با دعوا شروع میشه و به آشتی میرسه. غافل از اینکه این دوستی جدید بر هیچی استوار نیست و چون هر دو دلسرد شده اند. بدون اینکه خودشون هم بفهمند، رابطه دوباره پایان می پذیره. این هم از عشق دوم .

ببینید عشق این نیست که من یکی رو چون خیلی دوست دارم مجبورش کنم  با من باشه. شاید بودن با من بدبختی واسش بیاره. مثلاً دختر ایکس با من دوست شد. من عاشقشم. ولی نمی تونم خواسته هاشو بر آورده کنم. نمیتونم خوشبخت ببینمش. نمیتونم لبخند رو لباش بشونم. اینجا باید بگم اگر من واقعاً عاشقشم باید ولش کنم. باید بزارم خوشبخت شه. شاید با آقای ایگرگ لبخند بزنه. عشق من باعث این میشه که دو را دور ببینمش. شاید باعث ناراحتی من باشه. اما اگر گریان بودن من باعث لبخند زدن اون باشه این یعنی خوشبختی برای من و صعود برای عشقم. (عشق باید دو طرفه باشه قبول. ولی اگه اون رو بدبخت می کنی بازم نظرم همینه. حتی اگه فکر میکنه تو دوسش نداری و..... تو جزئیات وارد نمیشم)

عزیزی میگفت عشق که نباید به سرانجام برسه. به نظر من منظورش از این حرف این بوده که عاشقا باید خودشون رو فدای عشقشون کنن. بدون هیچ چشم داشتی. نه اینکه بعد ها منت بزارند....

شاید الان خیلی ها بگن این شعاره و توی عمل هیچکس اینجوری نیست. شاید بگید برو بابا این مال قصه هاست. شایدم بگید زر نزن تو خودت این کار رو کردی که داری قمپز در می کنی. 

می خوام بگم اول اینکه دلیلی نداره که بیام بگم من این کار رو کردم یا نه. و همچنین شاید واسه کسی من جمله من اصلاً چنین اتفاقی پیش نیومده باشه. (گفتم شاید). و در آخر ذهن و حرفای آدمی، شخصیت آدمی رو میسازه. پس؛ من نظرم و هرچیزی که توی ذهنم باشه رو عملی کردم، می کنم، و خواهم کرد.

بد تموم شدن یک رابطه بهتر از ناتمومی یک رابطه بده. 

همین.....


...................................

پ.ن1: به هرکس دیگه ایی قول دادم در مورد چیزی بگم بهم خبر بده شاید یادم رفته باشه.

پ.ن2: عجیبه دارم به قول هام عمل میکنم

پ.ن3: اینا فقط نظرات شخصی من بوده پس دوستان عزیز نیان بگن مدرکت از این حرف چیه.

پ.ن4: جواب سوالی که توی متن پرسیدم رو بدید لطفاً


نظرات 16 + ارسال نظر
mooty پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 20:09 http://dj-mooty.blogsky.com

مرسی

خواهش

mooty چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 19:40 http://dj-seven.blogsky.com

بهش گفتم تو یکی از پستام هم هست ولی بحثو عوض کرد خیلی راحت

اوهوم بحث درباره اش طولانیه ولی وقت میزارم باهات درباره این قضیه حرف میزنیم

mooty چهارشنبه 6 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 14:17 http://dj-seven.blogsky.com

خب راسش منم عاشق نشدم خخخ صرفا از اخلاق یکی خوشم اومده یا قیافش یا چمیدونم صداش
معنی عشقو تو یکتابی خوندم ک اسمشو یادم نیس خارجی بود ک خیلی ب دلم نشست:
عشق یعنی اینکه کنار یکی ارامش پیدا کنی و اون شخص باید مکمل تو باشه و تو هم مکمل اون باشی!
من تو بعضی پستام از یکی نوشتم ک ازش خوشم میاد لفطن فک نکن مجازیه چون من اصن عشق مجازیو قبول ندارمش
راسش این جمله شد باور من شد عقیده من ک عشقایی ک میبینمو با همین ارزیابی کنم ک خودمو گم نکنم
من از یکی خوشم میاد انکار نمیکنم خیلی موضوع بچگانه ایه انکار نمیکنم ولی خب ازش خوشم میاد شاید کنار خیلیا آرامش پیدا کنیم اونم عشقه مثه ب برادر دوست یا مادر پدر خدا
ولی من عشق طرف مقابلو میگم من در کتار اون آرومم ازش خوشم میاد و فکر میکنم ک میتونم مکملش باشم ولی اون نه اون شاید کنار من ارامش نداره از من خوشش نمیاد و فک نمیکنه ک من بتونم مکملش شم یا مکمل من باشه ب زبون خودمون عاغا با من حال نمیکنه
الان گناه من چیه

جمله قشنگی بوث
در اخرش کامنتت چه عرض کنم والا. اصلا طرف مقابل میدونه که تو این حس رو داری؟

هم راز سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 05:22

سلام.بعدا میام این پست و پست بالایی رو.میخونم

باعث افتخاره

هم نفــــــــس دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 23:23 http://hamnafas-an.blogsky.com/

اینقدر در مورد عشق حرف دارم که بگم ، به یکی از دوستان گفتم عشق واقعی دردناکه ودلایل قانع کننده هم براش دارم ولی جنس این درد متفاوته ..

گاهی وقتا خیلی حرفا رو نمیشه گفت وشاید به قول یه نویسنده ارزش هر کس به میزان نگفته هایست که داره

خیلی دوست دارم یه فرصت مناسب پیدا کنم و از عشق از اون جنسی که خودم تجربه کردم بگم


............. که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

همین رو خوب اومدی هاااااا

دوست دارم بخونم اون چیزی که میخوای بگی رو
:دی جدیدا این همین شده مونس تنهایی من

هپلی یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 23:30 http://hapalia.blogsky.com

اومدم بگم که من مطالب وبلاگت رو از طریق فیدخوان دنبال میکنم، چون اغلب وقت نمیکنم دونه دونه سر بزنم به وبلاگا. نوشته هات رو دوس دارم هرجایی که فیدخوان علامت بده پست جدید گذاشتی بلافاصله میخونم امیدوارم همچنان ادامه بدی منم یکم ازت یاد بگیرم

شما لطف داری داداشم. امیدوارم که نوشته های جدیدت رو بتونم بخونم

mooty یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 23:30 http://dj-mooty.blogsky.com

درمورد این خیلی حرفا دارم بعدن میام مینویسمشون
فک نکنی تنبلمااا

بله میدونم شوما زرنگی
بنویس بنویس که منتظرم

sara یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 16:45 http://Www.motevalede-december.blogsky.com

پ در اسرع وقت یه فکری برامون بکن پلیز،پیر شدیم بوخودا

خواستم بگم چشم ولی یاد یه شعری افتادم که میگه
تو اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی

نل یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 16:44 http://ykishodan.blogsky.com

بنظر من عشق مقدسه.خیلی خاصه. هرکسی تغبیر متفاوتی میتونه از عشق داشته باشه. یکی آرامش کنار مخاطب خاصش. یکی ثروت. یکی... .اما چیزی که عشق رو میسازه اینه که اون مخاطب خاص بتونه اون نیاز و تعبیر عشق تو رو برآورده کنه!
عموما از کسی ظاهری رفتاری خوششون میاد و میره مراحل بعدی. اما من یادمه واقعا از یوگی اخلاق مغرورانشو دوست نداشتم. به خواهرم همیشه میگفتم:کی زن این کوه غرور میشه؟؟؟!!!
همه هم میگفتن مغروووورهه!!!
فک کن!! یعنی من حتی درصد منفی هم نمیتونستم فکر کنم که روزی یوگی وارد زندگیم بشه چ برسه برای ازدواج!!
بعد ک واردش شد فهمیدم ظاهرش خیلیییییی بیشتر از درونش مغروره و جلوی من غرورش کمتر از مرحله قبلتره.
منم قبلا فکر میکردم و الان تاحدودی فکر میکنم عشق یعنی خوشبختی مطلق طرف رو خواستن!
درصورتی که عشق این نیست. عشق یعنی تلاش برای کنارش بودن. تلاش برای فراهم کردن بهترینها براش. عشق مردونگی میخواد. عشق ایستادگی میخواد. چون نمیتونی پا پس بکشی؟؟ پس عشق نیس!
برای عاشقی باید تاوان داد. تلاش کرد. باید خودت رو بسازی بعد برای طرف تلاش کنی!
فدا کردن بی معنیه! انسانی! مهمی! ارزشمندی! زندگی داره!
باید تصمیم بهینه گرفت برای زندگی خودت و معشوقت!
عشق یعنی فرار؟عشق یعنی نمیتونم. موقیعتشو ندارم. برو؟!عشق یعنی من نمیتونم خوشبختت کنم مث ایگرگ پس برو؟
مسخرست....( ببخش زیادی رک بود)
عشق باارزشه. عشق یعنی من تلاش میکنم بهتر از ایگرگ برای تو!
من وقتی میدیدم یوگی با 16ساعت کاری خسته و پراسترس میاد دنبال من در کلاسم. منتظرم میمونه. خوراکی میگیره. زیباترین لحظه بود. هییییچوقت حاضرنیستم اون لحظه رو با این عوض کنم که بعد کلاس بیام به ایگرگ نامی زنگ بزنم و اون با ماشین پورشه بیاد و منو ببره توی خونه لوکسم! (مشکلی ک با یوگی دارم میگه الان کار ندارم و پول زیاد)
برام ارزشمنده که بین اون تایم کاری سخت به من پیام بده که عشقم خوب گوش کن. من دوستت دارم. منتظرم ک ببینمت!
برام ارزشمنده که بگه برو حتما اون کارو بکن. غصه پولشو نخور و پول بریزه بگه ببخش بیشتر نداشتم.حالا این پولو بده زیاد زیر دین بابا نری!
عشق یعنی همونی ک برای خودت میخای برای معشوقت همون رو یا بالاتر بخای!
درباره اون صحبتت دوستی های الکی که تکلیفش مشخصه! اونی که عاشق تن صدای طرف شده اون یکی هم عاشق کلاه گیس طرف!
باید خانواده ها در جریان عشق و عاشقی باشن. باید کمک و هدایتشون کنن..
توی زندگیها دوست داشتنه که موندگاره!
تو اگه خودتو فدا کردی برای بدست آوردن چیزی فردا عشقتم فدا میکنی! شک ندارم!
عشق فدا کردن خودت نیس. چون عشق مادر ب فرزند نیس. ن دختر ن پسر هییییچکدوم ارزش فدا کردن ندارن. هیچ کس ایده آل نیست اما 80%نزدیک بودن به ایده ال میشه زندگی پر از آرامشی داشت.
حتی ارزش گذشت از خانواده ات هم ندارن.. ن دخترش.. ن پسرش...

اگ جایی گنگه بگو تا بگم. خیلی طولانی ببشخین:(

نه خواهش میکنم. ممنون از صحبت هات. من شاید منظورم رو درست بیان نکردم. حرف منم همین هست ولی وقتی به یه جایی میرسی که این همه تلاش کردی و نشد. هرکاری کردی نشد. اونوقت چی؟ طرف رو توی منجلاب بکشی با خودت؟ بزاری حسرت یک عمر زندگی رو با تو تحمل کنه؟ درسته عشقه دیگه ولی عشق نون نمیشه. اب هم نمیشه. زیر یه سقف موندن عشقه که اگر تنونی شکم خودتو، عشقتو، زندگیتو دربیاری، حتی اگر 24 ساعت هم کار کنی و نتونی اون چیزی که عشقت دوست داره و چون اونم دوست داره به زبون نمیاره رو برآورده کنی چی؟ اینجاست که نه گریه ارومت میکنه، نه عشقت و نه زندگی....

Maryam یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 15:58 http://words-world.Blogsky.com

سلام
ب نظر من عشق واقعی فقط خداست و تو این دنیا عشقی میتونه واقعی باشه و این اسم رو بهش بدیم که رنگی از عشق خدا داشته بلشه،ببینید خدا چطور با بنده هاش رفتار میکنه ما هم با معشوقمون
معشوقی بالاتر از خود خدا نیست
من از این روابط زیلد خوشم نمیاد و ب نظرم بیشتر عادت،توهم،وابستگی و... است تا عشق،بخصوص رابطه ای ک دگ مجازی هم باشه



راستی شعر دوست داری؟!

بله معشوقی بالاتر از خدا نیست. و این عشق های زمینی فقط قطره ایی از آن عشق خداوندی هست که در وجود ما قرار داده تا معنای زیبای زندگی را ببینیم.
خب اینم یه نظری هست دیگه و محترمه که خوشتون نمیاد
شعر بله البته دوست دارم. چطور؟ چیه میخوای مبادله کنیم؟

بهامین یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:08

سلام و وقت بخیر
واقعا عشق مقدسه خیلی مقدس
حرفاتون خیلی عالی بود

ممنون

ویس یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:16 http://heybateveys.blogsky.com

سلام

همه میگن عاشقیم و عاشق شدیم ولی این ی طرف قضیه است عشقی که واقعیه هیچ وقت از بین نمیره..عاشقای واقعی تو سختترین شرایط کنار هم میمونن و همدیگه رو تنها نمیذارند تا زمانیکه زندگیه مشترک رو شروع نکردین نمیتونی بگین عاشقین چون تو اون پستی و بلندیهاست که عشقت ثابت میشه

با خوندن پستتون چن تا سوال واسم پیش اومد احتمالا ی پست بذارم واسه مشغولیات ذهنیم

زنده باشین

منتظریم که بخونیم مطالبتون رو

sara یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 08:59 http://Www.motevalede-december.blogsky.com

یه گروه دیگم هس کلا عاشق نمیشن یه پست برا اونام بدار مگه ما ادم نیستیم هان
تا حالا شده از کسی خوشم بیاد ولی صرفا فقط خوشم اومده حالا شاید از ظهر،پوشش یا اخلاقش اما نمیشه گفت تجربه عشقو داشتم.
بذار از یه نفر برات بگم
چندسال پیش اقایی بهم علاقمند شد خب من باور نکردم دوسم داره سه سال همه تلاششو کرد ولی مشکل حل نشدنی وجود داشت که نمیشد به ازدواج فکر کنیم
اومد منو با داداشش اشنا کرد داداشش به همه لحاظ پرفکت بود میخاست به هر نحوی منو خوشبخت ببینه میگفتش که اگه عروس خودمون باشی من خاطرم جمه دیگه غصه اینو ندارم که بهت نرسیدم..
فک میکنم اینو بش بگن عشق.

شوما جزو گروه ویژه خودم هستین. اونجا که گفتم مِن جمله خودم
یعنی عاشق نمیشیم اصلا
جالب بود اتفاقت

J.a یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 02:37

می خوام بگم اول اینکه دلیلی نداره که بیام بگم من این کار رو کردم یا نه. و همچنین شاید واسه کسی من جمله من اصلاً چنین اتفاقی پیش نیومده باشه. (گفتم شاید).

این شایدتون یکم...
و یکی هم این یادم رفت بگم که مثلا اون عشقهای داستانی هست که به سختی و زور و مصیبت به هم میرسن،من ترجیح میدم نرسن!!اونموقع داستان جذابتره به دلایل زیر:
خب مثلا داستان اینجا تموم شد که این دونفر که عاشق هم بودن باهم ازدواج کردن(البته میدونم که عشق به این معنی نیست،عشق مادر به فرزند و امثالهم هم وجود داره)اما فعلا دارم این نوعشو بررسی میکنم براتون(:دی)
خب،داستان تموم میشه و ما اون دعواها و زد و خوردهای بعد از ازدواج رو دیگه نمیبینیم و نمیشنویم،چون داستان قرار بود اونجا تموم بشه...
یکی هم اینکه اگه دو نفر بههم نرسن درسته غمگین میشن و از این مزخرفات،ولی درعوض یه حس خوب نسبت به طرف تو ذهنشون میمونه،نه نفرت و دلزدگی

اصن تراژدی خیلی جذابتر از درامه...والسلام!!

نه این شاید رو گذاشتم که شاید باشم شاید نباشم مجهول
بله بله شما درست می فرمایید

J.a یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 02:26

تو اون اولی آنجلینا جولی بازی کرده حتما ببین!!
هان هان هان یدونه هم یادم افتاد!!
تو فیلم سیو د لست دنس هم عالی بود....البته مطمین نیستم که عشق بود یانه:دی

حتماً اولی رو میبینم

J.a یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 01:18

من عشق رو تو رابطه ی ارورا با ملفیسنت میبینم...
تو رابطه عامرخان باهمسرش تو فیلم گاجینی....
یه فیلم بود توش یه زن آشپز بود،تو رابطه اون دوتا..
تو یه فیلم بود چهارتامرد باهم دوست بودن...که توش رابرت دنیرو و مورگان فریمن هم بازی کرده بودن...

اگه بازم یادم افتاد اضافه میکنم:دی

واییی تو چقدر عشق می بینی
اینا رو باید ببینم و بخونم حتماً شاید ذهنمو منحرف کرد از حرفام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد