پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

زمان

زمانی خواهد رسید که همه ما پیر شدیم.

زمانی خواهد رسید که ما از زندگی سیر شدیم.

زمانی خواهد رسید که دیگر دنیا جای ما را ندارد.

زمانی خواهد رسید که اینجا جای پای ما را ندارد.

در آن زمان ما چشم ها را بسته ایم و با آغوش باز به آسمان عروج می کنیم. اینک که وقتش رسیده بهتر از ببینیم که ما چگونه رفته ایم؟ اگر دل نبسته اید سبک بالید.

اگر عاشق نشوید ضرر کرده اید. عاشقانه زندگی کنید و عاشقانه بمیرید. 

...................

پ.ن1: تراوشات ذهنم بود مجبور شدم بنویسمشون که هی نچرخن توی مغزم.

پ.ن2: jud پستمو دیدی جواب کامنت دوتا پست قبلیمو ببین. 

نظرات 4 + ارسال نظر
مونا یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 15:48

همیشه عاشق بمانید

چشم می مانیم

حمید رضا دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 15:13 http://khodrofanni.blogsky.com

ما در حقیقت به چیزی فراتر از ادیان برای درک هستی احتیاج داریم.

چیزی که به ما قدرت بده تا از اول تا آخر کائنات را ببینیم. مانند فیلسوف بزرگ ایرانی "شاه نعمت الله ولی" که هر چه می گفت رو می دید.

مثلا درباره حیات در دیگر کرات چیزهایی رو گفته که الان دانشمندها بعد از 700 و اندی سال تایید کردند.

یا مثلا مولانا و حافظ.

البته، نمیخام خیلی متمدنانه حرف بزنم و پُز بدم. می خام بگم مرگ چیز خیلی خیلی عادی ست و ما واقعاً به خاطر بی اطلاعی ازش و دغدغه ی بهشت و جهنم افسرده شدیم.

ما درون شکم خداییم. هر کسی با هر تفکرات و هر اعمالی، درون این شکم هست. خدا بند نافش رو قطع نمی کنه از هیچ کس.

بگذریم که در این مورد حرف خیلی هست.

به منم سر بزنید

ممنون از نظرتون
چشم حتما

بهامین شنبه 7 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 16:31

خیلی زود دیر می شود!!

بله

رضا جمعه 6 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 15:43 http://bihamta96.blogsky.com

معرفی کتاب:
مالیخولیای پزشکی - بیماری کودکان
همه بیماری های کودکان نشانه های رشد او هستند مثل دل دردها، تب ها، دردهای مربوط به رویش دندان ها، سرخک، مخملک، آبله و امثالهم. پزشکی که این مسائل را با داروها پاسخ می گوید نه رشد را می شناسد و نه کودک را هر چند که متخصص اطفال باشد. فهم او از کودک و رشد او حتی بسیار نازل تر از یک فهم نباتی است. در نظر اوکودک یک گیاه گریان است که باید خفه شود. این کل فلسفه طب کودکان است. ...
از این وجه که بگذریم به فلسفه امراض کودکان بعنوان «عذاب» می رسیم. آیا کودکان چه گناهی مرتکب شده اند که مستوجب عذاب هستند؟ آیا براستی کودک عذاب می کشد؟ اگر چنین می بود یاد این عذاب ها می بایستی در دوران بزرگسالی درک می شد. در واقع در اینجا سخن بر سر خود-آگاهی (وجدان) بعنوان قلمرو درک اجر و عذاب و خوشی و ناراحتی می باشد. در حالی که می دانیم یاد ایام کودکی برای هر بشری یک یاد تماماً بهشتی است هر چند که پدر و مادرش تماماً شاهد بیماری هایش بوده اند. پس در واقع امراض کودکان اگر هم عذاب باشد برای والدین آنهاست نه خود آنها. ....
از کتاب مالیخولیای پزشکی تألیف استاد علی اکبر خانجانی ص 72
@darmanebimariha2
Nooreomid.net

ممنونم برای معرفی کتابتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد