پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

یه چیزی تو ذهنمه

سلام یه چیزایی تو ذهنمه که منو درگیر خودش کرده

اول اینکه یه داستان که هنوز با خودم هضمش نکردم و نمیتونم بیارمش روی کاغذ

دوم اینکه یه نفری یه پیامی داده که گفت علی تو خیلی پسر خوبی هستی ولی من از زندگیت میرم بیرون به این دلیل که نمیخوام مزاحمت بشم. (برداشت من از این حرف اینه که تو خودت میخوای بری چرا میگی مزاحمت نشم و منت میزاری سر ادم. من که نگفتم برو) در هرصورت امیدوارم که هرجا باشه سالم و سرحال باشه.

سوم اینکه جدیدا قدرت تکلم و بیانم خیلی اومده پایین و نمیتونم ارتباط با کسی برقرار کنم و حرف بزنم و نمیتونم حرفمو بزنم خیلی توپوق میزنم و گاف میدم اینم خیلی درگیرم کرده به این نتیجه رسیدم یکمی چیز میز بنویسم شاید این مشکل حل بشه

در آخر هم باز سال جدید تحصیلی داره شروع میشه و دوباره شما رو به این پستم دعوت میکنم. یکسال گذشت واقعاً

روزای سگی

از سگی ترین روزهای مممکنه بنده این چند مدت بوده روزها پشت هم سگی و سگی تر میشن. تنها یه اتفاق خوب بود که باعث شد یه فاصله خوب بیوفته بین این روزها

جای همه خالی قبل تولد امام رضا یه چهار روز با خونواده عزیز رفتیم مشهد. که البته تا شب تولد بودیم و بلیط برگشتمون همون شب تولد بود.

حالا که برگشتم یکمی از لحاظ روحی سبک شدم ولی خب یه مشکلی هست نگاه میکنم اونجا یه سری قول داده بودم که الان یکی دو هفته گذشته فراموش شدن. نمیدونم چرا ما ادما اینجوری هستیم. 

تا یه چی میشه یه قولایی میدیم به خودمون اما خودمون بهشون پایبند نیستیم. البته یه چیز دیگه هم هست اونم اینه که خب اتفاقات ییهویی هم دخیل هستند. نمیخوام خودمو توجیح کنم اما خب دخیلن. فکر کن مثلا تو تصمیم میگیری هر روز بری حموم حالا یه روز یکی قبل تو رفته و اب سرده، یه روز آب قطع میشه، و.... پس میبینی حوادثی هستند که دست تو نیست.

امیدوارم بشه به قول ها عمل کرد...

باز هم اندر احوالات من

سلام امروز یه سر به اینجا زدم خیلی دلم تنگ شده بود واسش اما واقعا وقت نمیکنم که بیام 

به وبلاگ تک تکتون اومدم خیلی ها بسته شدن اخه چرا

از طرفی نمیدونم چرا رفتین ولی امیدوارم هرجا هستین سالم و سر حال باشید.


نتایج رو زدن خب کارنامه رو دیدین منم بالطبع قبول نشدم 

حالم خوبه

نگران نباشید گرچه میدونم نیستین. اما کم کم دارم خودمو آماده میکنم واسه دوباره نوشتن. احتمالا از شنبه شروع میکنم یه چیزایی توی ذهنم هی اذیت میکنه.

..............

پ.ن» دوستانی که وبلاگاتون رو بستید اگه حذفش کردین بگین ادرس جدید رو بزارم کنار پیوند ها اگر هم باز میشه بازم اطلاع بدین که بدونم.