پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

سحرخیزی

امروز صبح زودتر از خونه زدم بیرون 

زمان ما باید ساعت 7 مدرسه می بودی ای خدا

الان بچه های ساعت 7:30 هنوز توی خیابونا هستند تازه به دبیرستانیا هم دقت کردم بد چیزایی نبودند خدا نگهدارشون باشه  زمان ما تقاوت دختر و پسر رو میشد از روی مانتو تشخیص بدی

خدا بخیر کنه

سلام بچه ها خوبین خوشین سلامتین؟

بالاخره اینجا یکمی باید گرد گیری شه 

خب اول اینکه بالاخره خدمت رو تموم کردم و راحت شدم اما مشکلات جدید داره میاد کار و زندگی و نداشتن پشتوانه مالی وای خدا که استرسش داره منو می کشه گرچه خدا رو شکر کاری دارم که خودم انجام بدم اما......

خب واسم دعا کنید یکمی فکرم مشغوله و سر در گمم